۷ دلیل برای استفاده از شلف در آشپزخانه (قسمت اول)
اگر شما هم به مانند ما تصاویر مختلف استفاده از شلفهای چوبی در آشپزخانه را دیده باشید یا ببینید، احتمالاً نمیتوانید در برابر این ایدهی فوقالعاده مقاومت کنید. ایدهای تازه که یکی از بهترین راهها برای به نمایش گذاشتن کلکسیونهای ظرف و ظروف شما میباشد. اما سوالی که در اینجا پیش میآید این است که آیا واقعاً این ایدهی استفاده از شلف به جای کابینت عملی است؟ از چندین طراح دکوراسیون و کسانی که در این باره مطلب میپرسند در این باره سوال کردیم و پاسخهای مختلف را در قالب ۷ دلیلی که باید از شلفها در آشپزخانهی خانهتان استفاده کنید آوردهایم.
۱. تفاوتها در ایجاد فضا میان کابینت و شلف
کابینتها فضایی ثابت در اختیار شما قرار میدهند، اما شلفها انتخابهای شما در مورد فضای مورد استفاده را افزایش میدهند. انگار دیگر نمیتوانیم از کابینتهای بالایی در آشپزخانهمان استفاده کنیم؛ چرا که فضایی که این کابینت در اختیارمان قرار میدهند بسیار محدود است و چندین برابر آن فضا را در آشپزخانه اشغال میکنند. استفاده از شلف در آشپزخانه باعث میشود تا فضای مورد استفادهی ما افزایش قابل توجهی داشته باشد و هم چنین، ظاهر و نمای آشپزخانه مدرنتر به نظر بیاید.
۲. شلفها فضا را بازتر و روشنتر نشان میدهند
استفاده از کابینت خصوصاق در آشپزخانههای کوچک، منجر میشود تا بیشترِ همان فضای کم هم از دست برود و نورپردازی در آشپزخانه دچار مشکل شود، به طوری که حس کنیم آشپزخانهمان شبیه دخمهای تاریک شده است. ممکن است در مواجهه با چنین مشکلی ابتدا راه حلی که به نظرمان برسد برداشتن قسمتی از کابینتها باشد. تا حدی درست است اما پیشنهاد ما برداشتن کل کابینتهای بالایی در آشپزخانه و جایگزینی آنها با شلف است. آن وقت مشاهده خواهید کرد که فضای آشپزخانه چقدر بازتر و چقدر روشنتر میشود. گویی که نور بیشتری از پنجرهی آشپزخانه وارد آن میشود!
۳. رقم زدن فضایی گرم و صمیمی برای مهمانان
استفاده از شلف در آشپزخانه باعث میشود تا فضایی بازتر در آشپزخانه رقم بخورد و همین موضوع باعث میشود تا مهمانان در آن بیشتر احساس راحتی بکنند. همچنین باز بودن شلفها (یعنی در نداشتن آنها) باعث میشود که مهمانان بتوانند از خود پذیرایی کنند که این موضوع هم باعث افزایش صمیمیت در آن فضا میشود. دیگر لازم نیست از شما بپرسند که فلان چیز در چه کجا قرار دارد؛ خودشان میبینند که کجاست و به دنبالش میرود؛ انگار که خانهی خودشان است که در آن زندگی میکنند.
(ادامه دارد)